پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

❤️پارسا ❤️هانا❤️

پارسا ❤️هانا

پارسا میخواد بازی کنه

سلام عشق مامان الهی قربونت برم که روز به روز نازتر میشی عزیزم حالا که بزرگتر شدی تو خونه حوصله ات سر میره و میدونم که از تنهایی هم شاکی هستی تا من میریم سراغ کارای خونه دنبال من راه می افتی و با غر زدنا و گریه ها یه جورایی التماس میکنی که  کنارت باشم امروز صبح بعد از اینکه صبحانه رو خوردی کلی باهات بازی کردم من چهار دست و پا میرفتم و تو با ذوق و شوق دنبالم میکردی من قایم میشدم و تو پیدام میکردی نیم وجبی با وجود اینکه ٩ ماه بیشتر نداری خوب میفهمی تازگیا بابایی خیلی برات عزیزتر شده و حسابی تحویلش میگیری تا از خونه میره بیرون دنبالش راه می افتی و اگه وقتی میاد توی خونه اول به شما توجه نکنه و ...
31 خرداد 1390

آفرین به پارسا

سلام عزیزم حدود یک ماهی میشه که دیگه از حمام نمیترسی خیلی تلاش کردم ترست بریزه   از بازی توی وان حمامت شروع کردم و سعی کردم تو هر فرصتی تو رو به حمام ببرم تا بازی کنی و با آب دوست بشی و خدا رو شکر موفقیت آمیز بودآفرین پسرم   ...
30 خرداد 1390

روز باباها مبارک

روز پدر بر همه پدرهای مهربون و وظیفه شناس مبارک   امروز صبح بابایی رو سورپرایز کردیم آخه فکر میکرد براش هدیه نخریدم و وقتی کادوهاشو دید خیلی خوشحال شد .خدایا این جمع شاد ما رو حفظ کن و نگذار هیچوقت غصه ها و مشکلات زندگی بهش غلبه کنه   ...
26 خرداد 1390

اولین سفر پارسا به باغ شاهزاده و راین

پارسا جان جمعه گذشته 24/3/90 از ر طرف اداره بابات برای گردش و صرف ناهار در راین دعوت بودیم ما صبح زود رفتیم دنبال خانواده همکار بابا که اونا هم یه دختر ناز به اسم زهرا سادات دارن و 3 ماه از تو بزرگتره و بعد برای صرف صبحانه به باغ شاهزاده رفتیم اونجا تو حسابی اشتهات باز شده بود ومن خیلی خوشحال شدم چون از بعد دندون در اوردنت زیاد میل به غذا نداشتی اما هوای ازاد تو رو به اشتها اورد اینم تو و بابایی جلوی سر در باغ شاهزاده:       ارگ راین منزل حاکم پشت بام ارگ پارسا و زهرا سادات   ...
24 خرداد 1390

عکس پارسا برای مسابقه خواب یک فرشته

عزیز دلم تو اینجا 3 روزه بودی و به خاطر زردی که گرفته بودی می بایست 48 ساعت زیر این دستگاه باشی روی چشمات میبایست با پنبه پوشیده باشه و من تمام شب نگران کنار رفتن اون بودم  و هر وقت بیدار میشدم و چهره معصومت رو میدیدم از خدا میخواستم که زودتر حالت خوب بشه چون طاقت نداشتم ببینم تو مریضی  دوست دارم با تمام وجودم ...
23 خرداد 1390

هستی من پارسا

پارسا جون در 6 ماهگی یسنای خوشگل و مهربون دختر خاله پارسا ستایش خوشگل و مهربون تنها دختر دایی پارسا    ارسلان کوچولوی نازنین تنها پسر دایی  پارسا   پارسا جیگر مامان    این نقاشی رو خاله عاطفه از طرف تو در تولد 27 سالگی مامان کشیده دریای گل آلود خلیج فارس بعد از یک شب طوفانی این عکسا رو بابای خوش ذوقت در ساحل بندر عباس گرفته       پارسا با چند تا از عروسکاش   ...
23 خرداد 1390

عکس های پسر گلم در 4 و 5 ماهگی

این عکس رو وقتی ازت گرفتم که بدنت رو چرب کرده بودم و داشتی آفتاب می گرفتی ببین چقدر خوشحال بودی فکر کنم حسابی بهت چسبیده بود       پارسا جان اینجا رفته بود قشم و 4 ماه داشت         عزیز دلم این عکسا رو عید امسال تو باغ خاله ازت گرفتم خیلی خوش گذشت فقط هوا یه کم سرد بود و باید می پوشوندمت تا سرما نخوری         ادامه بعدا ...
21 خرداد 1390